-
قدر پدر
یکشنبه 26 دیماه سال 1389 13:20
گردش دور قمر را نه تو دانی و نه من؛ وقت اعلام سفر را نه تو دانی و نه من؛ تا بود سایه پر مهر پدر بر سر ما؛ به خدا قدر پدر را نه تو دانی و نه من
-
بهنام کوچک زاده
شنبه 25 دیماه سال 1389 09:36
اگر من قطرهای عشقم، تو دریایی ز آرامش؛ اگر من کوهی از دردم، تو ماءوایی ز آسایش؛ اگر روزی ندانسته به قلبت غصهای دادم؛ گذشتی و تو با قلبم به خوبی کردهای سازش بهنام کوچک زاده
-
دو تک بیت از عمادالدین حسن برقعی، شاعر معاصر
پنجشنبه 23 دیماه سال 1389 12:20
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر؛ بجز از امشب و فردا شب و شبﻫﺎﻯ دگر ـــــــــــــــــــــــــــــــــ دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم؛ از چه با دشمن جانم شدهﺍﻡ دوست، ندانم! عماد خراسانی (1382-1300)
-
دو شعر از سجاد اسدی
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 21:47
لبخند بزن که پر بگیرم تا تو؛ من ساحل تشنه باشم و دریا تو؛ بغضی که شکسته در گلویم این ست؛ من باشم و گلبهار هشتم با تو ** در بین تمام کوچه ها گم ﺑﻰتو؛ لبریز نگاه سرد مردم ﺑﻰتو؛ ای کاش همین لحظه به پایان برسد؛ من ، دلهره، کاشانی هفتم، ﺑﻰتو سجاد اسدی
-
حرفی از رفتن مزن...
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 21:34
حرفی از رفتن مزن، رفتن خطاست؛ خانه ویران است، رفتن اشتباست؛ با من از رفتن مگو، دردم دو چندان می شود؛ در میان آه من راه تو لغزان ﻣﻰشود؛ با من از رفتن مگو، دل در رکابت تشنه است؛ از برای با تو بودن بال و پر بشکسته است؛ با من شوریده حال زار، از رفتن مگو؛ از افول آینه این گونه ﺑﻰپروا مگو؛ حرفی از رفتن مزن، رفتن علاج کار...
-
تغییرات جدید!
دوشنبه 13 دیماه سال 1389 13:53
سلام دوستان عزیز. نظرات وبلاگ رو غیر فعال کردم بنا به دلایلی! با عرض معذرت، لطفا اگه کاری داشتین از تماس با من استفاده کنید. به خاطر نظراتون در مورد قالب ممنون. به زودی رنگش رو عوض می کنم.
-
وبلاگم
دوشنبه 13 دیماه سال 1389 13:49
وبلاگم خوبه؟ آره نه نتایج
-
آبش کردم..!!
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 15:40
شب چو در بستم و مست از می نابش کردم؛ ماه اگر حلقه به در کوفت، جوابش کردم؛ دیدی آن تُرک خُتا دشمن جان، بود مرا؛ گرچه عمری به خطا، دوست خطابش کردم؛ منزل مردم بیگانه چو شد خانهﻯ چشم؛ آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم؛ شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع؛ آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
-
دردناک است
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 15:35
دردناک است که عاشق به مرادش نرسد؛ در پی یار شود پیر و به یارش نرسد؛ روز و شب منتظر لحظه موعود شود؛ دلخراش است که آخر به مرادش نرسد.
-
عاشق شدن
جمعه 10 دیماه سال 1389 15:37
وقتی زمین ناز تو را در آسمانﻫﺎ ﻣﻰکشید؛ وقتی عطش طعم تو را با اشکﻫﺎیم ﻣﻰچشید؛ من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی؛ چیزی ﻧﻤﻰدانم از این دیوانگی و عاقلی؛ یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بود؛ آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
-
فردای من
جمعه 10 دیماه سال 1389 15:29
ای نگاه مهر تو آیینهﻯ فردای من؛ رنگ چشمانت عسل ریز است، ای دریای من؛ مثل ﮔﻞهای سحر، مثل کبوترهای عشق؛ غرق شادی ﻣﻰشود با یاد تو رویای من؛ نو بهار زندگی، یک فصل از ﻏﻢهای توست؛ من غمت را دوست دارم ای گل زیبای من؛ کاش ﻣﻰشد زندگی را، عشق را، لبخند را؛ هدیه ﻣﻰدادم به تو ای عشــق ﺑﻰهمتای من
-
سنگدلی
جمعه 10 دیماه سال 1389 15:23
بستن زلف رها سنگدلی میخواهد؛ دل شکستن به خدا سنگدلی میخواهد؛ چون دلت حال مرا دید نپرسید چرا؛ سنگ ماندن به خدا سنگدلی میخواهد
-
گل
جمعه 10 دیماه سال 1389 15:20
با دلی پر حسرت و حالی پریش؛ جای ماندن را ندید این بار، بیش؛ خسته از آزار رعدﻭبرق و باد؛ رفت و بست از پای گلشن، بار خویش. گل فسرد از غصه و افسرده شد؛ نرم نرمک پَر شد و پژمرده شد؛ کمتر از باران خبر ﻣﻰیافت او؛ هرچه چشمش رو به بالا برده شد.
-
نوشته ای از هستی
جمعه 10 دیماه سال 1389 12:57
یاد تو را در جاﻯجای کلبهﺍم میابم، چقدر جای تو در کنارم خالی است، بیا که منتظرت ﻣﻰمانم... هستی متن کامل این نوشتهﻯ زیبا را از وبلاگ هستی بخوانید.
-
زهر عشق
چهارشنبه 8 دیماه سال 1389 08:45
بسی گفتند دل از عشق برگیر؛ که نیرنگ است و افسون است و جادوست؛ ولی ما دل به او بستیم و دیدیم؛ که او زهر است، اما نوشداروست
-
تا نفس باقیست...
چهارشنبه 8 دیماه سال 1389 08:37
گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم؛ منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم؛ ناز چندین ساله ی چشم خمارت فرصتیست؛ تا نفس باقیست اینجا انتظارت می کشم
-
تخیل
سهشنبه 7 دیماه سال 1389 14:55
تخیل قدرتمند است؛ انیشتن: “تخیل همه چیز است. تخیل پیش نمایشی از جذابیتهای آینده زندگانی است. تخیل با ارزشتر از دانش است.” آیا از تخیلتان استفاده میکنید؟ اینشتین میگوید تخیل با ارزشتر از دانش است. ادیسون میگفت: “برای ابداع، به یک تخیل خوب و کپهایی از آت و آشغال نیاز دارید.”
-
ای بیﻭفا
شنبه 4 دیماه سال 1389 14:40
غم آمده، غم آمده، انگشت به در میزند؛ هر ضربهﻯ انگشتِ او بر قلب، خنجر میزند؛ ای بیﻭفا، رسم وفا از غم نیاموزی چرا؛ غم با همه بیگانگی، گاهی به ما سر میزند
-
می کشمت سوی خویش..!!
شنبه 4 دیماه سال 1389 14:35
ﻣﻰکشمت سوی خویش، این کشش قلب ماست؛ قلب تو گر آهن است، قلب من آهنرباست!
-
عاشقان را بگذارید بنالند همه...
شنبه 4 دیماه سال 1389 14:31
من نگویم که به درد دل من گوش کنید؛ بهتر آنست که این قصه فراموش کنید؛ عاشقان را بگذارید بنالند همه؛ مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید
-
مختومقلی
شنبه 4 دیماه سال 1389 00:37
Owazyň Çyn-Maçyn, daglar aşasy, Seni görenleriñ akly çaşasy آوازه و شهرت تو به کوه های چین نیز رسیده است، هر کسی که تو را دیده دیوانه شده است (مختومقلی فراغی)
-
بگذار...!
شنبه 4 دیماه سال 1389 00:12
بگذار سرنوشت هر راهی که میخواهد برود، ما راهمان جداست. بگذار این ابرها تا میتوانند ببارند، ما چترمان خداست.
-
اوج
شنبه 4 دیماه سال 1389 00:10
آدمی فقط در یک صورت حق دارد تا به دیگری از بالا نگاه کند و آن زمانی است که بخواهد دست او را که بر زمین افتاده است بگیرد تا او را بلند کند! کسانی که خود را در اوج میبینند، یک راه بیشتر برای ادامه ندارند و آن حرکت در سرازیری است!
-
خداوند
جمعه 3 دیماه سال 1389 23:58
خداوند: دلت را خانهﻯ ما کن ، مصفا کردنش با من؛ به ما درد دل افشا کن ، مداوا کردنش با من؛ اگر گم کردﻩای ای دل ، کلید استجابت را؛ بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من؛ بیفشان قطرهﻯ اشکی که من هستم خریدارش؛ بیاور قطرﻩای اخـلاص ، دریا کردنش با من
-
آرامش
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 22:28
آرامش مدام نیز کسل کننده است. گاهی طوفان هم لازم است... همیشه در جادهای خوابت میبرد که صاف و یک دست باشد.
-
مرگ
سهشنبه 23 آذرماه سال 1389 15:09
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم، مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم...
-
هوای باغ پاییزم
دوشنبه 22 آذرماه سال 1389 15:01
هوای باغ پاییزم، شکفتن رفته از حالم؛ زدم سر بس که بر دیوار، تکیده در قفس حالم؛ چنان بی یار و بی یاور، چنان بیگانه با خویشم، که حتی سایه ام دیگر به دنبالم نمی آید.
-
میدونی؟!!
یکشنبه 21 آذرماه سال 1389 21:11
میدونی گاهی آدم دلخوشی که نداشته باشه، سرخوشی پیشه میکنه. گاهی آدم دوست داره به خودش بگه: «خیلی خری!» ؛ معمولاً نمیگه. گاهی هم که میگه، خودش جواب میده: «خودت خری!»
-
با هزار تومان، چی کار میشه کرد؟
یکشنبه 21 آذرماه سال 1389 00:00
با هزار تومان، چی کار میشه کرد؟ موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان _ محک
-
لبخند... اندکی! | 768×1280
شنبه 20 آذرماه سال 1389 14:24